چون برکه ای در حسرت احساس ماهی در دلش.
گاهی تنم می سوزد از، حس سیاهی در دلش.
*
مانند پیچک آن قدر، دور خدا پیچیده ام
حس می کنم جا می شوم، من نیز گاهی در دلش.
*
با عشق پروانه شدن من صبر کردم پیله را
گل گرچه می بیند مرا مثل گناهی در دلش
*
چون برکه ای در حسرت احساس ماهی در دلش.
گاهی تنم می سوزد از، حس سیاهی در دلش.
*
مانند پیچک آن قدر، دور خدا پیچیده ام
حس می کنم جا می شوم، من نیز گاهی در دلش.
*
با عشق پروانه شدن من صبر کردم پیله را
گل گرچه می بیند مرا مثل گناهی در دلش
*