غزل: افسوس بوسه ای هم، خوبان نمی فروشند.
دوشنبه, ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، ۰۲:۴۱ ق.ظ
افسوس بوسه ای هم، خوبان نمی فروشند.
ما می خریم اما، آنان نمی فروشند.
*
با قدرت خرید، یک بوسه می توانی
صاحب شوی دلی که خوبان نمی فروشند.
*
هر جا که رایگان شد، آن عاقبت به خیری
هشدار چون به غیر از، پالان نمی فروشند.
*
از کودک درونت، آن را بخر مسلمان
در هیچ جای دنیا، ایمان نمی فروشند.
*
با نقشه ی مدائن، بابل نمی توان رفت
گر نسخه ات غرور است، درمان نمی فروشند.
*
ای کاش میشدن رفت، از سرزمین جادو
تا آن زمین که دین را، دیوان نمی فروشند.
*
می ترسم از حسادت، از چشم ها بیفتم
قربان مردمی که، مهمان نمی فروشند.
*
شطرنج آخرت را، جدی بگیر بهرام
آن جا زمان برای، جبران نمی فروشند
*
شعری بگو که دوزخ، رفتن به آن بیارزد
مردم که وقت خود را، ارزان نمی فروشند.
(شعر از بهرام بهرامی)