اول سر ارثیه ی او دعوا شد
آخر سهم زاغ و مترسک ها شد
گندم پدر از کجا مگر دزدیده؟
که خانه ی ما مزرعه ی آنجا شد؟
(رباعی از : بهرام بهرامی حصاری)
اول سر ارثیه ی او دعوا شد
آخر سهم زاغ و مترسک ها شد
گندم پدر از کجا مگر دزدیده؟
که خانه ی ما مزرعه ی آنجا شد؟
(رباعی از : بهرام بهرامی حصاری)
پشتش به زمین رسیده باشد، شاید
باید باشد امید، باید باید.
افتادن برگ خط پایانش نیست
یک فصل دگر دوباره در می آید.
(رباعی از : بهرام بهرامی حصاری)